دلنوشته..

مردانگی ات را با شکستن دل دختری که دیوانه توست ثابت نکن

مردانگی ات را با غرور بی اندازه ات به دختری که عاشق توست ثابت نکن

مردانگی ات را زمانی می توانی نشان دهی که دختری با تمام تنهاییش به تو تکیه کرده

مردانگی ات را زمانی می توانی نشان دهی که دختری با تکیه به غرور تو با تکیه بر قدرت تو در این دنیای پر از نامردی قدم بر

 می دارد.

مردونگیتو وقتی میتونی ثابت کنی کــــــــــهــــ

به خاطر عشقت غرورتو زیر پا بذاریــــ

و دل دختری رو که دوستت داره رو نشکونیـــ

و گرنـــــــــــــــــــــه

تو این دوره زمونهــــ

همهــ مردنــــــــــــــــــــد!!!

وفا...

وفا ! یعنی این که :

بعد از رفتنت

حتی نگذاشتم کسی بفهمد مرا دور زدی !

آهای پسر سرزمین من

آهاي دختر سرزمين من . . .

اخ ببخشيد باز جنسيتت را فراموش کردم !

پسر سرزمين من ,
.
.
.
معلوم هست کجايي خيلي وقت است تو را گم کرده ايم :(
ديروز داشتي مردانه در ميدان ميجنگيدي . . .

امروز داري توي آرايشگاه ها ابرو بر ميداري ، مو رنگ ميکني ، دماغت را سر بالا ميکني . . .

اهاي پسر سرزمين من . . .

دختراااااااان سرزمين من نياز به مردي دارند که محکم باشد ، قوي باشد در سختي ها ، در دشواري ها همراه و هميارشان باشد انقدر قوي باشد که همه دنيا در برابرش کم بياورد . . .

اهاي پسر سرزمين من کمي اهسته برو . .

به خودتان ببالید

احساسم را نمیفروشم

احسآســــــمـــ رآ نمیــ فروشمــــ !



حــتــی بهــ بآلآتــریـنــ بهـــآ....


ولیـــ . . .

آنگونهــ کهــ بخواهمـــ خرجـــ میکنمـــ...



برآیـــ آنهآییـــ کهـــ لآیقــ هستــنــد!

بی تو ایستاده ام

_{ﺑﯽ ﺗـــــــــــﻮ ﺍﯾـﺴـﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ}

_{ﺭﻭﯼ ﭘـﺎﻫﺎﯼ ﺧــــــــــــﻮﺩﻡ}

ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧـﮕـــــــــــﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨــــــــــــﻢ

_{ﮐـﻪ ﺣﺘـّـﯽ ﺭﻭﯼ ﺣــــــــــــﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻫـــــــــــﻢ}

_{ﻧـﻤﯽ ﺗـــــــــــﻮﺍﻧﺴﺘـﯽ ﺑـــــــــــﺎﯾﺴﺘﯽ ...!!} 

بگو...

بگو چیـــــزی رو که تو

دلـــــــــــته...

تا واست غرورمو لـــــــــــه کنم!!

من تو را میخواهم...

صدایت درگوشم زمزمه می شود

نگاهت درذهن مجسم ...

ولی من

تو را

می خواهم

نه خیالت را ..

نگران نباشـــــــ

نفرینت نمیکنم..

همین که در دعاهایم نیستی...

برایت کافیـــست

کافیست چمدان ببندی

کافیست چمدانت را ببندی!

همه آماده می شوند برای ازیادبردنت

آنکه دوستت دارد زودتر...

عجب...

آدمهاعجیب شده اند...

کسی هست بگوید نوش؟!

خسته شدم انقدر سلامتی این واون مشروب

خوردم...

این بار میخوام سلامتی خودم

بخورم...

کسی هست که بگه

نوش...؟

ارزو میکنیم

آدمایی هم هستن که وقتی دوستشون داری سریع خودشونو گم می کنند !

ما هم آرزو می کنیم که تا صد سال دیگه هم پیداشون نشه …

سر بر شانه هایم بگذار

سرم را روی شانه ات بگذار

تا همه بدانند

" همه چیز"زیر سر من است!!

هنوز هم زندگی میکنم...

هـی لعنتــی ...

اون طــوری هــم که تــو فکــر مـی کنــی نیستـــــ !!

شــاید عاشقتــــــ بــودم ؛ روزی ...

ولــی ببیــن بــی تــو !!

هــم زنــده ام ...

هــم زنــدگـی میکنـــم ..

فقــط گــاهـی در ایــن میـــان !!

یــادتــــــ ...

زهـــر مـی کنـد بـــه کـامــم زنـدگــی را ... همیــن !!

حواست به دلت باشد....

حواسَتـْـ بــِہ دِلَـتــْ باشَـد


آטּ را هَر جایــے نَگُذار ...


ایـטּ روزهـا دِلـْ را مـیدُزدَنـْد


بَعد کــِہ بــِہ دَردِشاטּ نَخُوردے


جاے صَنـْدوقِ پُسـتــْ آטּ را


دَر سَطـْلِ آشـْغالـ میــے اَنـْدازَنـْد


وَ تو خوبـْـ میدانــے دِلــے کــِہ الـْمثنــے شُد


دیگر دلـْ نمــے شود...

آفرین بر تو

آفریــ ـ‌ن بر تـــ ـو....

رکورـد گینتس امســـ ـال ،رسمــ ــاََ از آنِ تو شد....

حتی از یک  آفتاب پــــ ــرست هم سریعتر رنگ عوض کردی....

آفریــ ـن بر تـــ‌ ـو....

وقتی یه غریبه بهت حرف میزنه

وقتی یه غریبه بهت یه حرفی میزنه که دوس نداری...

وقتی اذیتت میکنه...

حتی وقتی اشکتو در میاره...

میگی "به درک"!!!

ولی وای به وقتی که

عزیزت اذیتت میکنه..

با حرفاش...با کاراش...

وقتی اشکتو درمیاره...

اونوقت دیگه از هزارتا غریبه برات غریبه تر میشه...

میمیری!!!

آدما...

آدمـا!

چــرا آدمـــا نمیــــــدنــن

بعضـــــی وقـــتهــــــا

خـــــداحافــــظ یعـنــــی

نــــذاربــــرم؟

یعنی بــرم گــــــــردون

سفــــت بغلــــم کـــــــن

سرمو بچسبـون به ســــینه ت و

بــــگــــو :

خــــــدافــــظ و زهـــر مـــار

بیـــخــــود کــردی میگی خدافــــظ

مگـــه میـــذارم بـــــری

مـــگــــه الکیـــــه

چرا نمیـفهمن نمیـــخوای بـــــری؟؟

چـــــرا میــــذارن بــــــری؟؟؟

تو فقط مرد باش

وقتی یه زن باهات بحث میکنه،


غر میزنه،


قهر میکنه،


دلش میگیره،


از دستت گریه میکنه،


میگه...میگه...میگه و اشکش سرازیر میشه و ،


مجبورت میکنه حرفشو گوش بدی،


خوشحال باش!


براش مهمی که اینجوریه!


اگه همش صدات میکنه،


اگه دوسش داری،


ذوق کن..


چون خیلی دوستت داره ....


سکوت یه زن خیلی معنی داره .....


یعنی:


خسته شده ...


دیگه کم آورده ..


دیگه تموم شده ..


یعنی نا امیـــــــــــــــــــــد شده .....


اگه مردی..


اگه عاشقشی...


قدر مهربونیاش رو بدون..


بزار از ابراز عشقش به تو انرژی بگیره ....


بزار واست بخنده و تو بهش بگو که عاشقِ خنده هاشی .....


بهش بگو چقدر دوسش داری .....


زن به همین راحتی آروم میگیره .....


تو فقط یه کم مـــــــــــــــــــــــــرد باش

حاضر و غایب

دلــتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √

غــــم . . . ؟ حــاضــر √

درد . . . ؟ حــاضــر √

تنهایی . . . ؟ حــاضــر √

عــشــق . . . ؟غایب

بلنـــــــــدتر میخوانـــــــــم ، عشــــــــــق . . . ؟       غایب

باز هـــــــم نیامــــــــده ؟ ؟ ؟ ! ! !

غیبـــــــــت هایــــــش از حـــــــــد مجاز چنـــــــــدیست کــه گذشتـــــــــه ،

اخــــــــــراجش میــــــــــــــکنم.هم خودش وهم خاطراتش را . .

خدایا با توام...

خدای من خدایی ست که اگر سرش فریاد کشیدم؛

به جای اینکه با مشت به دهانم بزند،

با انگشتان مهربانش نوازشم میکند و میگوید:

میدانم جز من کسی نداری!

خدایا من خودم برات یه جعبه سیب میخرم ...
دیگه زشته ، بسه دیگه ،
بیا با هم دوس باشیم . روی همدیگرو ببوسیم !
حله ؟؟! بیایم بهشت ؟؟
خدایا از اینجا خسته شدم.خسته

خــــــدایــــــــــا ...
تو که میبینی من شاگرد خوبی نیستم .
تو که میبینی من درسهام و خوب پس نمیدم..
تو که میبینی من در تمام امتحانات تو مردود میشوم ...
پس چــرا!!!

پس چرا ،پرونده و نمیذاری زیر بغلم و از اینجا بیرونم نمیکنی.؟؟؟!!

هیچ قطاری..

هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد

من اینجــــا نشسته ام و با همین سیــــــگار قــــطار می آفرینم

نمی شنـــوی ...!؟ ...

سرم دارد سوتـــــــــ می کشد.

مُخاطبــ ــــ ــ های امـــ ــ ــروزی را

هر چه بیشتر "خاصـــ ـــ ــ" کنی...

بی خاصیتــ ـــ ـــ تر میشوند...!!

خدایا ممنون که مرا در حد ایوب میبینی…

ولی تمامش کن!

دیگر بریده ام…

بی خیال

همــــیشـ ه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی

وقتـــ ی بغــــض میکـــُنی

وقتـــی دآغونــــی

وقــــتی دلــِت شکــــستـ ه

دقیقــــا همیـــ ن وقـــــتآ

انقــــدر حـ ـرف دآری کـــ ه فقــط میتونــی بگـ ـ ی :

"بیخـــیآل"...

چه بده

چه بده سخته بدونی اون که میخوایش نمیمونه..

که دلش یه جای دیگستو همه وجودش مال اونه...

چه بده برای اونکه جون میدی غریبه باشی...

بگی میخوام با تو باشم بگه میخوام که نباشی..

سر میز شام...

سـر میـز شـآم ...

 یـآدت ڪہ مـے افتـمـ بـغـض میڪنـمـ !

 اشڪ در چشمـآنـمـ حلقــہ میـزنـد ...

 هـمــہ متـعـجـب نگـآهـمـ میڪنـنـد

 لبخنـد میزنمـ و میگـویـمـ :

 چـقـدر دآغ بـود 

هی لعنتی..

هی لعنـــــــــــــــــــــتی !

به مدت تمام دلتنگیهایم به من بدهکاری ...

وعده ما باشد ....

روزی که دلتنگم شدی ...

آرزو دارم شبی عاشق شوی...

بد ترین کاری که یه نفر میتونه با دلت بکنه...

اینـــــــــــــــــکه!

دیگه برای بودن کسی ذوق نکنی...

لعنت به تــــــــــــو ای دل...

همیشه جایی میمانی که تو را نمیخواهند...

دوست داشتن را با تمام وجود یادش دادم...

امــــــــــــــــــا

اون رفت برای دیگری امتحانشو پس داد...

فکرش را بکن...

تمام میشود شبــــــــــــــــــی...

فکرش را بکــــــــــن!

یک روز میایــــــــــــــی!

نه من هستم و نه این

کلمـــــــــــــات...

خدایا گوشت را بیار...

خـــُدایـــا!!!

مـــی تــَوانَـــمـــ اَنـــدکـــی با تــو خَلوَتـــ

کُنَمـــ؟؟؟

قـــول مـــی دَهَمـــ بیشتـــَر از چــَند لَــحــظهـــ

وَقـــتــَتـــ را نَگـــیرَمــــ!

.

.

.

.گــوشَتـــ را جـــلو بیاوَر...بیا

بیا نــَزدیکـــ تر...

"من خستـــهـــ اَمـــ"

مـــی شـــِنَـــوی؟؟؟

گفت قول بده...

گفت :

قول بـــده ...

گفتم چه قـــولی؟

گفت :

که هر وقت یاد من افتادی بخــــندی ...

رفــــت ...

همه فکر کردن اونقدرا هم دوســش نداشتم

که فقط خندیــــدم...

که همــــش خندیدم...

حَرفَشـ را سادِه گُفتـــ !

مَنـ لایِقِ تو نیستَمـ !

نِمیدانَم خواستـــ لیاقَتَم را بِهـ مَنـ یادآوَری کُنَد یا خیانَتــــ

خُودَشــ را تُوجیحــ

چشماشو بست و رفت...

یه وقــــتایی که دلت گـرفته ؛

بغض داری ،

آروم نـیستی !

دلت بـــراش تـنگ شده ....

حـوصله ی هـیـچـکسو نـداری !

به یــاد لحظه ای بیفت کـه :

اون هــمه ی بی قـراری هــای تـو رو دیـــد؛

امــا ....

چـشمـاشـو بست و رفــت ... !!!

آدمها لالت میکنند...

آدم ها لالت می کنند…
بعد هی می پرسند…
چرا حرف نمی زنی؟؟
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست

خدایا . . .
سیب که شیرین است
سهل!
تو بگو، زهر!
هرچه که باشد . . .
بیار،با تمامـ وجود ﻣﮯ بلعمـ . . .
تو فقط مرا از این دنیا بنداز بیرون . .

نه التماست میکنم...

نــه التماسـ می کنـم

نـه خیره خیـره نگــاهتــــ

فقـط آهـ می کشـم و سکــوتــــ میکنـــم

همینــــ آهـ برای تمــام زندگیتــــ کافیستـــــ

خوابم نمیبرد...

خوابم نمیبرد....به همه چیز فکر کرده ام...

بیشــــــــــــــــتر به تو...

و میدانم که تو خوابی...

و قبلا از بسته شدن چشمهایتــــ

به همه چیز فکر کردی.. جز من!!

زندگـــــــــــــــــــــی!

کلاهت را به هوا بنداز....

من دیگر جان بازی کردن ندارم...

تو بـــــــــــــــــردی..

باشـב هَر چـﮧ تــــو بگویـے!...

کَمـے زماטּ مے خواهَم...

هَر وَقت توانسِتم نَفس کِشیـבَטּ را فَراموش کُنـم ...

تو را هَم اَز یاב خواهَم بُرב...!!!

خـــدایـا دیدے ؟؟؟

ڪُلـے بـاراטּ فرسـتـادے

تـا ایـن لـڪہ ها را از دلم بشــویـــے . . .

مـטּ ڪہ گفتـہ بودم لڪـہ نیسـت

زخــم اسـت ،

زخــــــــ ــــــــــم . . .

شب ها خوابم نمی برد

از درد ضربات شلاق خاطراتت روی قلبـــــم

بی انصاف…

محکم زدی ،

جایش مانده است …

وقتی میخوای...

وقتی میخوای یه رابطه را به هم بزنی ...

خوب بهم بزن ، اما لگد مالش نکن ، بزار برو اما داغونش نکن،

با احساسش ، فکرش، اعتمادش و غرورش بازی نکن

چون بعد از رفتن تو فقط غمگین نمیشه ،

تا سالها باید با یه ترس لعنتی زندگی کنه

و نتونه دیگه به هیچکس اعتماد کنه

حتی برای یک دوستی ساده...

به کدامین گناه...

هنگامی که دل کسی را میشکنی

صدای شکستنش را به خاطر بسپار...تا هنگامی که دلت را شکستند

رو به آسمان فریاد نزنی

خدایا!!به کدامین گناه....!

مهم نیست...

ﻣﻬﻢ نیستـ ﺑﺰﺭگـ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ کوچکـ !!!

ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ استـ

 که ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣـــــَـــــﺮﺩ ﺑﺎﺷﯽ

که ﭘﺎﯼ حرفتـ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻫﺮ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ

“دوستتـ ﺩﺍﺭﻡ” ﻣﯿﺪﻫﺪ ...

اونی که الان مال شماست....

يـادَم بـاشَد

بَعــضـيـ اَز آدَمــهـا

اَرزشـ ِخــاطِرِهـ شُدنـ هــَمـ نـَـدارَنـ ..

اونی که الان مال شماست ...

 هلاک ما بود ...


در حد ما نبود ،

پاسش دادیم به شما ؛

مبارکتون باشه !

...

ارزن تر از آنچه که

فکرش را بکنے بودے. . .

اما براے من

گران تمام شدے. . .

حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد!

حمـاقـت یـعنـے مـن کـه

اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوے!

خـبری از دل تنـگـے ِ تـو نمـی شود!

برمیگردم چـون

دلـتنـگـت مــی شــوم!

امشب آرام نشستم...

زل زدم به دیوار...

غرق شدم تو یه سری فکـــر..
.

شایدم رویـــا نمی دونم ...

تا به خودم اومدم دیدم صورتم خیس شده ...
.

به همین سادگی !!!

میخوام بگم به سلامتیش...

میخوام بگم سلامتیش

سلامتی پسر خوب و بدون کلک

سلامتی وجودش

سلامتی رفتار قشنگش

سلامتی پسری که

بلد بود دو دره بازی رو

نامردی رو

ولی رو هیچ دختری امتحانش نکرد! ..

لبخند...

گفت: حالت را نمی پرسم

 می دانم خوبی,

 عکس هایت همه با لبخندند!!

 و نمی دانست عکاس که می گوید :

سیب…

من یاد حماقت حوا می افتم

 و پوزخند می زنم..

قرار نیست...

قرار نیست که همیشه من خوش باشم

پارسال من خوش بودم از اینکه در کنارت هستم

امسال دیگری خوش است برای با تو بودن

و سالِ بعد یکی دیگر

از تلاش دست نکش

که چشم ملتی به توست!!!!!!!!!!!!!!!!!!

لعنت...

لعنت به بعضی آهنگــــا . . .
بــه بعضی خیابونــــا . . . بــه بعضی حرفـــــا . . .
لعنتیا آدمو میبرن به روزایـــی کــــه واســـه از بیــن بُـــردنـش تـو ذهـنـت ویــــرون شــــــدی !!!

عطرها بی رحم ترین عناصر زمین اند

بی آنکه بخواهی می برنت تا قعر خاطراتی

که بـــرای فراموشیــشــان تــا پـــای غـــرور جنگیـــــدی !!!

دنـیا را مـیدهــم بــرای لبـخندت هــراسـی نیــست….

شـاد کــه بـاشــی ، دنـیا دوبــاره از آن مــن اســت….

تنهایی...

دیشب تواتاقم تاریکی مطلق بود...

خوابم نمی اومد...

بی اختیار گوشیم رو برداشتم نوشتم

"خوابم نمیاد بیداری؟"

یهو دستام سرد شد یخ بستم ..

.

تازه یادم افتاد من خیلی وقته مخاطب

این نوشته رو ندارم..

مثل هر شب با اشک

وبدون شب بخیر اون خوابم برد...

سکوتم رنگ فریاده...

به خدا مزرعه نیست

هی شخمش میزنی...

احساس هست...میفهمی؟؟؟

دیشب خدا آهسته در گوشم گفت:دیگه بسه.

                     

    ..بارونم از اشکهات خجالت میکشه..

به بالشی که زیر سرمون میزاریم میشه دروغ


 گفت؟! چی بگیم؟ بگیم


 خواب بودیم و



خواب بد دیدیم؟ خر که نیست بالشه میفهمه.

 نه


 بالش جان دلم براش


 تنگ شده...

فقط یکــیو می خوام که باهاش برم

 کافه گرامافون …

ربات هم بود…بود!

بی احســاسیش شــرف داره به

 احساس ِ بعضی ها...

من بي تو شعرمينويسم...توبي من چه ميكني؟؟؟

     اصلا يادت هست كه نيستم...؟

تمام نیمکتهای پارک دو نفره اند

بی خیال…

به درخت تکیه میدهم…

سخت است میان هق هق شبانه ات نفس کم بیاوری

                                        واو به عشق جدیدش بگوید نفس!!!!!!!!

ته قصه ام...

اينم ته قصه ي من:

                     يكي اومدوهمه بود ونبودم رو با خودش برد...

این روزها...

این روزهـــــــــــــــا....

خوابم نمیبرد....

فقــــــــــــــــط

میخوابم که بیدار نباشم...

عیب نداره

عیب نداره ...
عیب نداره که " تـــنـــهـــایـــی "...
عیب نداره که شبا بدون " شــب بــخــیــر عــشــقــت " میخوابی ...
عیب نداره که جمله ی "دوســتــت دارم " رو نمیشنوی ...
عیب نداره که دلش دیگه برات " تــنــگ " نمیشه ...

.........عیب نداره که خیانت دیدی و دم نزدی ...

عیب نداره زیره بارون بدون اون ، باید " تــنــهــا " خیس شی ...

عیب نداره اونیکه گفت تا آخرش باهاته الان نیست که" درد " هاتو

بهش بگی

عیب نداره ، " خــدا بــزرگــه