باران که میبارد...
دلم برایت تنگ میشود...
راه میافتم...
زیر باران...
تنها
بدون چتر
من بغض میکنم...
آسمان گریه....



او "رفت".

همینـــ...
قصـه ام کـوتـاه بـود
بـه سـر رسیـد،
کـلاغ جـان
تـو هـم بـرو
شـایـد جـایـی دیگـر
قصـه ای زیـبـا
منتظـرت باشـد...



راستش را نگو...!

یک عمر دروغ به خوردم دادی و حالا باز هم
دورغ بگو مثل سابق....!
که ترک عادت موجب مرض است....



تمام دیروز را تنهایی گذراندم ،

به امید دیدار امروزت ،

اما ....

تو امروز وعده فردا به من دادی ...


                                     نویسنده:خاطره