یه روزی‌ام بهش گفتیم دلبر نریا


خندید گفت اگه برم، دستای خودم بلاتکلیف میشن؛

 

کجا برم آخه؟


این روزا فقط نگرانِ دستای بلاتکلیفتم عزیزِ دلم..