کـــآفــ ه تــریـآ


گاهيـ وَقتها دلَمـ ميخواهد بگويمـ:

مَنـ رَفتمـ ؛ باهاتـ قَهرمـ ، ديگهـ تَمومـ ! ديگهـ دوستَتـ نَدارمـ .....

وچقدر دلَمـ ميخواهَد بشنَومـ:

کُجا بَچهـ لوسـ !؟ غَلط ميکنيـ کهـ ميريـ ..... مَگهـ دستـ ِخودتهـ ؟ رَفتنـ بهـ اينـ راحتيـ

نيستـ !

اما .... نميدانمـ چهـ حکمَتيستـ کهـ آدَميـ ؛

هَميشهـ اينجور وَقتها
ميشنَوَد :
بهـ جَهَنَمـ ... !!!




دل تنگـے یعنے

دَم بــہ دقیقــہ 

گوشیـت ُ چِـڪـ ڪُـنے

و وآنمـود ڪنـــے دآرے سآعت ُ نگـآه مـے ڪنــے




از " تــــو " چه پنهان!

دل تنگ شده ام


دل تنگ ِ يك بار ِ ديگر صدا زدن َت


دل تنگ تر ، براي پاسخ ِ هميشگي َ ت


وقتي كه بر مي گردي و مي گويي


جـانــ ـــم ؟



پیشانی ام ؛

چسبیدن به سینــه ات را میخواهد
. . . .

و چشم هایم :

خیس کردن پیراهنت را!

عجب بغض پرتوقعی دارم

مــن امشب

. . 

!!!




کاش فقط بودی ...

وقتی بغض میکردم ...

بغلم میکردی و میگفتی ..

ببینم چشاتو ...

منو نیگا کن ...

اگه گریه کنی قهر میکنم میرمااااااااااااا ...





دلتنگ که باشی
آدم دیگری میشوی!!!!
خشن تر، عصبی تر، کلافه تر و تلخ تر...
و جالب تر اینکه با اطراف هم کاری نداری...
همه اش را نگه میداری...
و دقیقا سر همان کسی خالی میکنی که دلتنگش هستی...!!! 




این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ،
نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم،
به جـــــــــــــای گلو
از چشمهایم بیرون می آیند…

نویسنده: خاطره